اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
طراحی بنر رایگان برای اعضا سایت | 36 | 1510 | sajjad |
چند لطیفه و طنز رمضانی سری1 | 0 | 392 | bahar |
نمی دونی تو این روزا چقدر از زندگی سیرم | 0 | 396 | bahar |
تو که در فکر منی مرگ مرا سر برسان | 0 | 313 | bahar |
گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت | 0 | 328 | bahar |
در چشم باد، لاله فقط پرپرش خوش است | 0 | 287 | bahar |
چقدر خواب ببینم که مال من شده ای | 0 | 325 | bahar |
مخوار من ! به خانه ی غم ها خوش آمدی | 0 | 299 | bahar |
کسی ما را نمی پرسد کسی ما را نمی جوید | 0 | 301 | bahar |
اصلا قرار نیست کـــه سرخم بیاورم | 0 | 324 | bahar |
اعتراف می کنم که: موقع رانندگی تو میدون داشتم می پیچیدم که یکی خیلی بد پیچید جلوم. منم عصبانی شدم داد زدم: بیا، یهو بیا تو خیابون! هنوزم نمی دونم چی می خواستم بارش کنم که این رو گفتم: بنده خدا هنگ کرده بود.