جوک های جدید

1.امروز یه شیر خریدم تاریخ تولیدش ماله فردا بود نمیدونم بخورمش یا بذارم تولیدشه

2.به غضنفر میگن پاشو سحره .میگه بذار بخوابم فردا بهش زنگ میزنم

3.یه بچه ی تازه متولد شده شیر مامانش رو نمیخوره چند تا زن دیگه هم میارن شیر اونا رو هم نمیخوره بعد یه زن سیاه پوست میارن شیره اونو میخوره پدرش بهش میگه پدر سگ از اول میگفتی شیرکاکائو میخوتم

4.وقتی یه پول پاره و داغون رو با هزار دوز و کلک به بقالی سر کوچه بندازی و ازش خلاص شی !

بعدش آدم احساس سبکی می کنه حتی تو بعضی مواقع دیده شده که اشک شوق توی چشمای طرف جمع شده !

5.غضنفر و حیف نون رو فرستادن جهنم فردا با لباس کثیف و سیاه برگشتن ازشون پرسیدن چی شده گفتن خداوکیلی کار دو نفر نبود ولی خاموشش کردیم

6.حیف نون به غضنفر میگه بیا پنیر و انگور بخوریم

غضنفر میگه من اسهال دارم 

حیف نون میگه : حالا اونو بعدا میخوریم

7.فرهنگ لغت مامانم : این آشغالا که میزاری تو گوشت : هدست .

 این آشغاله که شب و روز دستته : موبایلم .

 این آشغالا که می بندی به دست و گردنت : دس بند و گردن بند . 

این آشغالا که همش سرت توشه : لپ تاپم . 

این آشغالا که میخوری : مکمل .

 این آشغال دونی : اتاقم !!! 

این آشغال :خودم 

8.غودا چیست؟

کلمه ای که بروسلی وقتی میگفت زورش ۳ برابر میشد 

9.دقت کردین از وقتی که بستنی عروسکی شده ۹۰۰ تومن،

قیافش گریون شده، دیگه نمیخنده 

10.داشتم با خواهرم تلفنی حرف میزدم ،

بچه هاش هی‌ میومدن از هم شکایت میکردن
خواهرم ام برگشت بهشون گفت :

دارم تلفن حرف میزنم ، برین همدیگه رو بزنین !

11.ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی

بعد باید اس ام اس بفرستی “ایمیلتو چک کن”

بعد باید زنگ بزنی بگی “اس ام اساتو چک کن” !

12.یارو میزنه ﺗﻮ ﮔﻮﺵِ برادرش

برادرش ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺯ ﻋﻤﺪ ﺯﺩی؟
یارو ﻣﻴﮕﻪ : ﺁﺭﻩ
برادرش ﻣﻴﮕﻪ : ﺧﻮﺏ ﻛﺎﺭی ﻛﺮﺩی

ﭼﻮﻥ ﺍﺻﻼً ﺣﺎﻝ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮخی ﻧﺪﺍﺷﺘم !

13.من هروقت زمین میخورم به جای اینکه ببینم کجام داغون شده،

فقط نگا میکنم دورم کسی نباشه !

بعد میام خونه میبینم عه دستم قطع شده 

14.وصیت کردم هرکی تو مراسم ختمم گفت:

”خدا بیامرزتش، راحت شد”

با پتک بکوبن دهنش اونم راحت شه بیاد پیش من!

15.خمیازه چیست ؟!

پیامی از بدن هست که اعلام میکنه ۱۰ درصد از باتری باقی مونده !

16.بابام آیفون خونه رو زده. منم رفتم برداشتم گفتم :بله؟

بابام گفت بیا پایین، رفتم پایین میگم بله؟

میگه برو کلیدای ماشینو از بالا بیار! 

17.دکتر برای تست کردن سه تا دیونه یه سیب میزاره روی میز و میگه :

هرکس اسم این میوه رو درست بگه آزادش می کنم
اولی میگه : انگور
دومی میگه : چغندر
سومی میگه : سیب
سومی رو آزادش می کنن ،
وقتی به محوطه ی تیمارستان میرسه میگه :

سرتون کلاه گذاشتم اون خیار بود !! 

18.من اصلا به آنتی ویروس اعتقاد ندارم

چون ویروس های کامپیوترم بر اثر کهولت سن از بین میرن

19.ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ می کنم ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻣﮕﺲ می گرفتم

ﺑﻬﺶ ﻧﺦ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ ﺑﻌﺪ ﯾﮑﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ می گرفتم بال هاشو می کندم می بستمش ﺍﻭﻥ ﺳﺮ ﻧﺦ

ﺑﻌﺪ ﻣﮕﺲ ﺳﺎﻟﻤﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ می کرد ﻭ ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺭﻭ ﺑﮑﺴﻞ می کرد می برد ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ

اشک تو چشام جمع می شد آخه ﻻﻣﺼﺐ  خیلی ﺻﺤﻨﻪ ﯼ ﭘﺮﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﺑﻮﺩ

20.مثل این شوفر اتوبوسا یه فلاسک چایی گذاشتم پایین میز کامپیوتر

همینطور که نگام به مانیتوره خم میشم میارمش بالا

انگار قراره ماشین از جلو بیاد !

21.یارو تا دیروز توی خونه شون نمیزاشتن چایی بخوره که یه وقت شب سیل نیاد

حالا به ما که رسیده میگه : قهوه ، فقط تلخ باشه پیلیززز

22.اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندنه کتابای علمی

چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده

هر شب جمعه واسش فاتحه می خونید !

23.امروز دوبله پارک کرده بودم

یهو دیدم تو بلندگو داره می گه : راننده پژو راننده پژو !

ینی خوشگل خودمو قهوه ای کردم ، آب دهنمو قورت دادم برگشتم دیدم

یه وانتیِ می گه خربزه مشهد دارم بیا خربزه بخر

24.بابام رفته مسافرت

هر شب ساعت ۲ اس ام اس می زنه بهم

پاشو کولر رو خاموش کن

25.خدایا نیروی جاذبه ای که بین من و اینترنت هست

بین قطب های مثبت منفی آهنربا نیست

یعنی با پای خودم میام با چرثقیل بر می گردم

26.نسل ما پیر شه شبا جای دندون‌ مصنوعی

مچ دست رو باید بذاره تو لیوان آب اینقد موس گرفته

27.یه مطلب خوندم راجع به روشهای صحیح مسواک زدن

کلی توضیح داده بود بعد نوشته بود مسواک رو با زاویه ۴۵ درجه  روی دندون ها بکشید

من الان نقاله تو دهنمه ولی مسواکو نمی تونم حرکت بدم ، کمکم کنید

28.بعضی وقتا بد نیست لب بالاییت رو با لب پایینت آشنا کنی

و دهن گرامیتو ببندی قابل توجه بعضی ها

29.این روزا فقط میشه به عزرائیل اعتماد کرد

چون حداقلش اینکه قصد و نیتش مشخصه !

30.از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میكروب ها را غافلگیر كنم.»

31.انشاء

معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد:نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!

32.غضنفر چند هفته بوده هر روز پشت سر هم مي‌رفته از داروخونه قرص سوسک کش مي‌خريده.يه روز دکتره ازش مي پرسهتو چرا اينقدر قرص سوسک کش مي‌خري؟

ميگه: آخه من هرچي اينا رو پرت مي‌کنم نميخوره به سوسکها!

33.به يارو ميگن دستشويي چند بخشه؟

ميگه خب معلومه! دو بخش! مردونه و زنونه!!

34.ديوانه ي اولي : قصد کردم همه ي جواهرات و الماس هاي روي زمين را بخرم!

ديوانه ي دومي: قصد بيجايي کردي ، من اصلا قصد فروش آن ها را ندارم!

35.مادر: علي بيا اسفناج بخور آهن دارد.

پیام پاپژ: آخر مادر جان الان آب خوردم مي ترسم زنگ بزنم!

37.میازار موری که دانه کش است... در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست فتوایی صادر نشده می توانید بیازارید...!!!

38.جاتون خالی دیشب رفته بودم شهر بازی و فقط به یه نتیجه رسیدم: توی شهر بازی تو بعضی از این وسایل بازیش باید یه دکمه ی "غلط کردم" هم بزارن...!!!

39.بابام اومده تو اتاقم میگه: اینترنت قطعه؟؟؟ میگم: نه چرا قطع باشه!؟ میگه: آخه دیدم داری درس میخونی...!!! 

40.به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!

41.پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!

42.غضنفر رو برق 3 فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو.

43.غضنفر می ره جبهه بعد از 2 روز برمی گرده. میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن.

44.غضنفر واسه رفیقاش خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه خورده فکر می کنه بعد می گه: آهان خیابون شهید بروسلی.

45.غضنفر پتروس فداکار رو با دهقان فداکار قاطی می کنه می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار.

46.غضنفر میره استادیوم، جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب سمت راست و چپ بالای سرش رو با تعجب نگاه می کرده! بهش میگن: چرا فوتبال نگاه نمیکنی؟ میگه: دنبال کلمه زنده میگردم.

47.غضنفر از تاکسی پیاده می شه درو محکم می بنده می گه پدر سگ خودتی. راننده میگه من که چیزی نگفتم. غضنفر می گه بعدا که می گی.

48.غضنفر سکه میندازه صندوق صدقات سوارش می شه.

49.غضنفر می ره دزدی تفنگو می ذاره پشت گردن یارو می گه تکون بخوری با لگد می زنم توکمرت.

50.غضنفر خواب میبینه داره بازی میکنه باباش رو میکُشه میره مرحله بعد. از خواب بلند میشه میبینه باباش جلوش نشسته میگه اه سیو نکردم.

51.از غضنفر میپرسن میدونی چرا غواصان از پشت میپرن تو دریا؟میگه خوب اگه از جلو بپرن میوفتن تو قایق

52.غضنفر به خدا میگه 10000000 سال برات چقدره؟ میگه 1 دقیقه

غضنفر باز میگه ای خدا 10000000 تومان پول برات چقدره؟ میگه 1 تومان
میگه پس 1 تومان به من بده

سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ،

میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه .

میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما

... سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده !

... ... ... هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه !

اون سیگاریه میگه :

تو هم دیدیش ... !

54.ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ

ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﻬﻤﻮﻥ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻦ"ﻣﺴﻮﺍﮎ"ﺿﺮﺭ

ﺩﺍﺭﻩ،ﺍﻻﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... !!!

همه دور هم جمع میشدیم یواشکی مسواک میزدیم...

55.به مامانم میگم میخوام برم بیمارستان ملاقات خاله..

میگه :تیریپِ فامیل دوستی ور ندار ، پرستار خوشگله امروز شیفتش نیست!

56.فقط يه ايراني ميتونه شامپو رو تو يه هفته تموم کنه و تهش رو با آب قاطي‌ کنه و يک ماه بيشتر استفاده کنه

57.خدا نگذره از كساني كه شير حموم رو روي وضعيت دوش مي‌بندن و از حموم خارج مي‌شن!

58.پدر بزرگ رو به نوه:

بدو برو قایم شو
امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت

نوه: نـــــــه، شما باید قایم شی، ... من بش گفتم نمیام چون شما فوت کردین!!!

59.ديــکتــاتــور کيــست؟ 

ديــکتــاتــور اون بچّه ي دو سالـــست که بيست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد

60.يه بابايي رو  روز قيامت ميبرند جهنم، ميپرسه چرا؟

ميگن 125/37 نماز قضا داشتي!
يارو ميگه 125 يه چيزي، تقسيم بر 37 اش ديگه چيه؟
جواب ميدن، اون سينوس زاويه انحرافت از قبله است

61.به غضنفر ميگن چرا در خونت نوشتي WC؟

ميگه اين مخفف welcome هست

62.مامانه به بچه هه می گه : می دونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی!

بچه هه می گه : آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود

63.حیف نون میره رستوران فرنگی ،از گارسون میپرسه : غذا چی دارین؟

گارسون جواب میده:کاستی دگیلین کوفیتوستا با لیمو

حیف نون میگه : کاستی دگیلین کوفیتوستا با چی !!؟

64.یارو داشته نوار خالي گوش ميداده و گريه ميکرده.ميپرسن چرا گريه ميکني.ميگه دلم به حال خواننده ميسوزه آخه بيچاره لال بوده

65.غضنفر مى ره خواستگارى به دختره يه بليط اتوبوس مى ده! بابائه دختره شاكى ميشه ميگه: مردتيكه ي خر اين چيه؟ تركه:ميگه احمق ارائه ي بليط نشان دهنده شخصيت شماست

66.چن روز پیش تا تو تاکسی نشستم دیدم دوست پدرم عقب تاکسی نشسته، به روی خودم نیاوردم که دیدمش.

5 دقیقه بعد اومد کرایه رو حساب کنه و گفت: آقا 2 نفر حساب کنین لطفاً!
من بسی خجالت زده دستشو گرفتم و کلی باهاش کشتی گرفتم که: توروخدا شرمنده نکنین!آخه این چه کاریه و این حرفا...
بعد اینکه پولو داد دوباره یک کرایه دیگه هم حساب کرد و گفت: این هم مال این آقا!
تازه فهمیدم دفعه اول کرایه خودش و پسرش رو حساب کرده بود!

یعنی با آفتابه دوغ بخوری اینجوری خیت نشی جلو ملت.

67.سرعت اینترنت خیلی الان رفته بالا از مسیولین می خواییم که کنترل کنن لدفن

عادت نداریم می زنیم به در و دیوار اونوخت.

68.عکسم رو صفحه کامپیوتر بود

مامان بزرگم عینکش رو نزده بود پرسید این آدمه؟

من با کلی شوق و ذوق می گم  منم مامان جون

69.وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم

در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد

بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه

70.دقت کردین وقتی ترافیکه و پشت فرمونی لاینی که توشی قفل و بی حرکته

لاین بقل مثلِ اسب دارن میرن لاینو که عوض می کنی اینجا قفل می شه

لاین قبلی شروع به حرکت می کنه

71.نمیدونم چرا دخترای امروزی از سایز کله شون راضی نیستن !

حتما باید یه قابلمه یا زودپزی چیزی بزارن زیر روسریشون تا سرشون بشه اندازه برج ایقل !

72.یه روز معلم به شاگرداش می گه بچه ها بیاید بریم برای اومدن بارون دعا کنیم

بچه ها گفتن دعای ما که بر آورده نمی شه

معلم می گه چرا ، دعاهای شما بر آورده می شه

بچه هام گفتن اگه دعای ما بر آورده می شد تو الان مرده بودی

73.یارو میره دکتر میگه شبها خواب می بینم با خرها فوتبال بازی میکنم. دکتر میگه این قرصهارو بخور. یارو میگه میشه از فرداشب بخورم؟ دکتر می پرسه چرا؟ میگه آخه امشب فیناله.

74..غضنفر برق خونه‌شون رفته بود، یه قابلمه برمی‌داره میره در خونه غضنفر شماره 2 ومیگه: میشه یک کم برق به ما قرض بدید؟

دومی میگه: دیونه لااقل یه ظرف پلاستیکیمی‌آوردی که برق نگیرت

75. میدونین شنگول آبادی ها به هفتصد و پنجاه گرم چی میگن؟

 میگن نیم کیلو و نیم !!  

77.غضنفر میره کولر بخره، یارو میگه کولر آبی میخوای؟ میگه: فرقی نمیکنه، قرمز بده.