کاش پشت در چوبی خانه قدیمیمان ، مادر بزرگم بود
و انتظار می کشید من از مدرسه برگردم
بغلم کند.. دستش را درجیبش کند
و یه مشت نخود و کشمش در دستم بگذارد....!!!!
مادر بزرگ نیست ... رفته...
سال هاست کسی منتظرم نیست...